نعمت داشتن دوست  رو الان می فهمم.

واویلا حضرت علی چه می کشید.

.

.

.

.

خیلی خودم رو راضی کردم که چنین مطلبی رو بنویسم.

تا رسیدن به اینترنت کلی رفتم و برگشتم تا آخرش راضی شدم لب تاپ بگیرم دستم و از این اینترنت دانشگاه استفاده کنم.

داشتم به خیلی چیزها فکر می کردم .

به دنیایی که گیرم انداخته و داره توی کوچه خلوت چنان فک و صورتم رو می ندازه که خیال می کنی پدرش رو کشتم.

 به آموزش دانشکده ها فکر می کردم که چقدر برای یه فارغ التحصیلی دارن پدرم رو در میارن و کاری کردن که انصافا دیگه دیوونه شدم.

 داشتم به کار های فرهنگی و کار هایی که توی داشنگاه انجام دادم و ذره ای به درد آیندم نخورد و هزار قلم دیگه فکر می کردم.

 داشتم به جوونی که مسافر کش بود و وقتی بهش گفتم چرا سیگار می کشی گفت جوونی و الان فهمیدم فشار زندگیه نه جوونی که اگر پیر بودی می مردی.

داشتم به همه چیز فکر می کردم.

 داشتم به آقایی فکر می کردم که اگر قرار بود ظهور کنه تنها با کار های این هفته من سال ها ظهورش عقب می افتاد.

 داشتم به رفقایی فکر می کردم که تا می شینی براشون درد دل کنی خودشون منبع درد دلن.

 داشتم به بز بزی فکر می کردم که زبون نداره وگر نه اون هم از خیلی چیز ها می گفت.

داشتم به خیلی چیز ها فکر می کردم.

 داشتم به خدایی فکر می کردم که کاش ...............................................

داشتم به پای باد کردم فکر می کردم که باید جور من رو بکشه.

داشتم به آینده ای فکر می کردم که پر از دو راهی هاست.

 داشت به نا حقی هایی فکر می کردم که در حقم شد و هنوز ادامه داره.

 داشتم به تقدیر فکر می کردم که چه سرنوشتی و چه خیالی  توی چنته داره.

 داشتم به همه چیز فکر می کردم.

 داشتم به شهید زین الدین و شهید باقری فکر می کردم  که اگر توی دانشگاه بودن شهید می شدن یا اصلا رتبه اول می موندن یا نه.

 داشتم به درصدی فکر می کردم که ملعبه شده.

 داشتم به همه چیز فکر می کردم. حتی به باغبون.

داشتم به سیگار آتیش زده و قرمز جوون فکر می کردم.

داشتم به درس و .. فکر می کردم.

داشتم.

داشتم 

داشتم.

hdk ]kn ox Hovd v, l;d o,hl hdk[,vd fk,dsl fchv ;sd ko,ki.,gd ;gh hdk v,cih odgd rhxd ;vnl. nv pn jdl lgd. hc ili slj , s, nhvi tahv ihd ckn"d ,hvn ld ai. vhqdl ;i nkdh nd"i jl,l fai. dukd f"k n, v,c nd"i nhd ld ldvd , ili ;hvhj v, f;k.

odgd n,sj nhvl fldvl.

ahdn nvna cdhn fhai hlh nd"i pnhrg ki fhv "ki=hihkl cdhn ldai mi huwhf o,vnd.

 یا علی

------------------------

بز بزی عروسکی که تسنیم خانم 2 ساله بهم هدیه داد.شوخی نمی کنم. ازش گرفتم برای یادگاری.بعضی موقع  ها وقتی نگاهش می کنم یاد بازی های زندگی و دنیای الکی می افتم.

 یا علی